سوتی مامان
امروز 22 آبان یهو به سرم زد گواش هارو ببرم تو حموم تا آرمین بازی گنه و نقاشی بکشه.دیدم گواش ها خشک شدن و رنگ روغن داریم.اینقدر هواسم به بازی و ذوق کردن آمین بود که اصلا حواسم نبود رنگ روغن سخت پاک میشه.خلاصه لباس های آرمین رو دراوردم و از رنگ آبی و قرمز و زرد یکمی ریختم کف حموم.شروع کردیم به نقاشی کشیدن.همه جامون رنگی شده بود.یهو رفتم دستم رو بشورم دیدم پاک نمی شه و هی بیشتر میشه.موندم.تازه فهمیدم چه اشتباهی کردم.کف پاهامون و دستامون پر رنگ شده بود نمی تونستم بیام بیرون حموم ی چیز بیارم تا حموم رو تمیز کنم.خلاصه به ی بدبختی حموم رو تمیز کردم.هر چی می ساویدم بیشتر می شد.یجارو تمیز می کردم تا میرفتم یجای دیگه رو تمیز کنم میدیدم دوباره جایی که تمیز کردم کثیف شده.خلاصه مکافاتی داشتیم.
طفلی بچم نتونست ذوق کنه.از کارای من تعجب کرده بود.با خودش می گفت معلوم نیس مامانم چیکار می کنه.تا الان داشت می گفت نقاشی بکش حالا میگه نه نه نکش.