عزیز دل مامان حسابی آقا شدی. بیشتر کارات رو خودت انجام میدی کفشها و لباسهات رو خودت انتخاب می کنی و میپوشی و درمیاری .ی حرفایی میزنی که آدم شاخ در میاره. مثلا ی روز عروسکت رو گذاشته بودی زیر لباست و می گفتی من نی نی دارم نمی دونم از کجا اینو یاد گرفتی چون من اصلا در این رابطه باهات حرف نزدم و تو اقوامم کسی که حامله باشه نداریم که دیده باشی. فک کنم از پویا یاد گرفته باشی. شدیدا وابسته به آقاجونی و اگه یکی دو روز نبینیش گریه می افتی و بهونه می گیری و بهش زنگ میزنی و میگی پس تو تجا رفتی چرا منو نبردی.من تنهاااااام.بیا منو ببر بابای طفلیمم میاد. ی روز خونشون نیستن و بخاطر ما هر روز میان خونمون.آقاجونم خیلی وابستس و هر روز به آرمین زنگ میزنه و ...