سینما
با عزیز و خاله و پویا رفتیم خونه دختر خالم و با اونا رفتیم سینما تا شهر موشها رو ببینیم.فک میکردم آرمین اذیتم می کنه و یا تو سینما می خوابه ولی گل پسر مامان خیلی پسر خوبی بود و قشنگ نشست و فیلم رو دید و البته چون پاپ کرن واسش خریده بودم بیشتر بخاطر همون نشسته بود و می خورد و فیلم می دید و همین که پاپ کرنش تموم شد پا شد و هی راه میرفت.از یه قسمتهای فیلمم ترسیده بود و به صندلی میخکوب شده بود و تکون نمی خورد.خلاصه تجربه ی شیرینی واسه آرمین بود و کلی ذوق کرد و با آهنگهای فیلم رقصید. خونه ی دختر خالم(حلیمه).........لباست رو عزیز جون واست خریده نیلوفر(دختر دختر خالم)پویا جوووووووووونم و آرمین جووووووووووووونم ...