پسر شیطوووووووون
داشتم جلوی موهامو چتری کوتاه می کردم و آرمینم با دقت منو نگاه میکرد.بعد اینکه کارم تموم شد و قیچی رو گذاشتم سر جاش.آرمین سریع برش داشت و گفت منم می خوام موهامو مثل تو کنم.هزاربار اینو گفت و منم نزاشتم و قیچی رو ازش گرفتم.بهش کاغذ دادم و گفتم با قیچیت اینارو ببر موهاتو کوتاه نکنیااااااااااااااااا.ظهر که خوابید و رفتم بیدارش کنم داشتم نازش می کردم که دیدم کلی موهاش ریخت.یواشکی موهاشو کوتاه کرده بود.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی