شیرین زبووووووووووون
آرمین.مامان همه جوره دوستت دارم.
من.
داشتم فیلمای مسافرت به چینمون رو بهت نشون میدادم بهم گفتی مامان اینا چرا شلوار نپوشیدن.بی ادبا
بردمت دستشویی تا جیش کنی وقتی داشتم میشستمت بهم گفتی.مامان بابایی نمی تونه منو بشوره.خودت همیشه منو بشوووووور.
هروقت کار بدی می کنی دعوات میکنم و بعد باهات قهر میکنم واسه اینکه باهات آشتی کنم میگی مامان دیگه پسر خوبی شدم و شلوغی نمی کنم و بعدش کلی بوسم می کنی و قربون صدقم میری
مامان.آرمین بزرگ که شدی می خوای چکاره شی؟؟؟
آرمین.شوت بالیست (فوتبالیست)
مامان.مثل کی؟؟؟
آرمین.مسیییییییی
هر وقت نمیزارم کاری انجام بدی میگی اه از دست تو مامااااااااااااااان
عاشق عمو حسینی و همش میگی عمو حسین رو دوست دارم حسین خودمه خوشگلم و وقتی بهت میگم پس من چی؟اونوقت میگی خوب همتون رو دوست دارم
هر وقت میبرمت توالت وقتی می خوای دستشویی کنی بهم میگی مامان تو برو غذات رو بپز خودم صدات می کنم یا مامان تو برو فیلمت روببین خودم صدات می کنم.
بهت میگم آرمین تو نفسمی عمرمی تو هم می گی نفست نیستم من مرد عنکبوتی ام.
میگم آرمین بخورمت؟؟؟؟ میگی نه.وقتی میبینی اصرار میکنم میگی مامان ی کوچولو بخورم.
صبحا که از خواب پا میشی اولین چیزی که میگی اینه مامان پس بابایی کجاس.منم میگم اداره.تو هم میگی ای باباااااااااااا منو نبرد حالا چیکار کنم.
خلاصه کلی حرفای شیرین میزنی که آدم دلش می خواد قورتت بده.ک رو ت و گ رو د می گی.خیلی ناز حرف میزنی.متاسفانه الان همینارو یادمه.ازین به بعد همه رو واست مینویسم.