هفته ی بیست و نهم
وزنم 62 و دور شکمم 94 سانتی متره.این هفته خیلی کار انجام دادیم و حسابی خسته شدیم.تموم وسایلت رو تو اتاقت چیدیم و خیلی ناز شد.مبارکه.چابهار ی بیمارستان به اسم کلینیک جراحی ایرانیان افتتاح کردن که خیلی خیلی خوب و تمییزه.با بابایی رفتیم دیدیم و شرایط رو از مسئول بیمارستان پرسیدیم و گفت عمل بارداری توی کلینیک هنوز انجام نشده و از 15 اسفند افتتاح میشه و هر دکتری که دوست داشته باشین می تونه عملتون کنه و یا دوست دارین می تونین دکترتون رو از شهر دیگه با هواپیما بیارین که عملتون کنه.خلاصه کلی تعریف کرد و من و بابایی هم همه جای بیمارستان رو دیدیم که خیلی تمیز و خوب بود و همه وسایلا نو و جدید بود.جواب سونورو به دکترم نشون دادم و گفت همه چیز خوبه و من و بابایی از شرایط اینجا و این که بخوام اینجا زایمان کنم کلی از دکتر سوال کردیم و اونم شرایط رو به ما گفت و منم همه چیزو به مامان و بابام گفتم و اوناهم گفتن لازم نکرده بمونی تو اون غربت و زایمان کنی بیا شمال خونه فاطمه و ماهم واسه عید میایم ایران پیشت و همون شمال زایمان کن.خلاصه قرار شد بریم شمال.