آرمین جونآرمین جون، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه سن داره
مامان جونمامان جون، تا این لحظه: 32 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره
بابا جونبابا جون، تا این لحظه: 39 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره

دنیای شیرین نی نی ما

هفته بیست و هفتم

1393/3/26 11:53
نویسنده : مامان آرمین
125 بازدید
اشتراک گذاری

اندازه ی دور شکمم 91 و وزنم 58/5 شده.هر هفته وزنم زیاد میشه.وارد هفت ماهگی شدم.سه ماه دیگه بیشتر نمونده و من کلی خوشحالم.هر روز خودم رو تو آینه نگاه میکنم و میبینم تا ورم نکرده باشم.اگه ورم کنم و دماغم بزرگ بشه بابایی کلی واسم میخنده.مهمونای گلمون رفتن و من باز تنها شدم.این چند روز که اونا بودن خیلی خوش گذشت و خونه خیلی شلوغ و باصفا شده بود ولی الان که رفتن باز سکوت همه جارو گرفت.هر جارو میبینم پویا رو میبینم و یاد شیرین کاری هاش می افتم.عزیز دل مامان پسر عموی خیلی خوبی داری باهاش همیشه خوب و مهربون باش.پویا بهت میگه آنانا(آریانا)ای جانم الهی قربونتون برم تا چند ماه دیگه باهم بازی میکنین.با بابایی رفتیم بیمارستان امام علی رو دیدیم.خیلی بیمارستان کثیف و بدی بود.من دوباره دپرس شدم.واست توپ و هواپیما و پتو و دندون گیر و بالش شیردهی خریدم و واسه خودمم رنگ مو خریدم که بعد از بدنیا اومدنت موهام رو رنگ کنم.بابایی خیلی واسم میخنده و بهم میگه شکمو.چیکار کنم آخه هر چی می خورم سیر نمیشم و اشتهام خیلی زیاد شده.زیاد نمی تونم بشینم آخه میری زیر شکمم و باید همش خودمو جا بجا کنم و راه هم نمی تونم زیاد برم و زودی خسته میشم.حسابی تنبل شدم.زانوهامم خیلی درد میکنه.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)