آرمین جونآرمین جون، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره
مامان جونمامان جون، تا این لحظه: 32 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره
بابا جونبابا جون، تا این لحظه: 39 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

دنیای شیرین نی نی ما

پنج ماهگی و سفر به چین

1393/3/28 15:09
نویسنده : مامان آرمین
162 بازدید
اشتراک گذاری

حسابی شیطون بلا شدی نفسم.همش میخندی و خنده رویی.واسه پاسپورتت اقدام کردیم تا بریم چین پیش آقا جون و مامانی.هورااااا.آقا جون تا حالا ندیدتت.مامانی موقع زایمانم ایران اومده بود و تا بیست روزگیت حسابی بهم کمک کرد.دست مامان گلم درد نکنه.بابایی هم سخت دنبال کارامونه تا بریم.خلاصه من و خاله با دوتا بچه حسابی اذیت شدیم.دست تنها هم بودیم.پویا توی فرودگاه همش میدوید این ور و اون ور و منم همش مشغول شیر دادن و خوابوندنت بودم.خیلی سخت بود.بلیطمون دو سفره بود و همه توی هواپیمامون چینی بودن.چینیهاخیلی مهربون بودن.موقع بلند شدن هواپیما یهو پستونکت رو از دهنت انداختی بیرون و رفت ته هواپیما.ده مین دنبال پستونکت گشتیم تا پیداش کردیم.ههههه.مهموندار بهمن و خاله نفری سه تا صندلی داد و من تورو روی پام خوابوندم و خاله هم پویا رو رو صندلی خوابوند.تا ارومچیخیلی خوب بود و زود رسیدیم و تو و پویا همش خواب بودین.تو ارومچی دو ساعت بودیم و بعد دوباره سوار شدیم و تو هواپیما تو و پویا خیلی ماه بودین و اصلا اذیتمون نکردین و همه عاشق تو و پویا شده بودن.رسیدیم پکن (بیجینگ) و مامانی و اقاجون رو دیدیم خیلی دلمون واسشون تنگ شده بود.آقا جون واسه اولین بار تورو دید.خیلی ذوق میکرد و تو همش میخندیدی.حسابی خسته شده بودیم.ساعت چین هم چهار ساعت و نیم با ایران اختلاف داشت.زود هماهنگ شدیم.همه چیز عالی بود.فقط تو تا ده روز پی پی نکردی و خیلی نگرانت بودم.روز یازدهم بالاخره با گریه و داد و بیداد دستشویی کردی و خیالمون راحت شد.خیلی خیلی خیلی خوش گذشت کل چین رو گشتیم.دیوار چین.پارک جهانی.باغ وحش.قصر زمستانه.قصر تابستانه.فروشگاه سیلک و یشو و یابالوها و خنچی ها و ای بی سی و تی ینی و سانی و. . . . . . . . کلی خرید کردیم.دست آقاجون و مامانی درد نکنه خیلی زحمت کشیدن.یک ماه چین بودیم.

پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)