اولین روز مهد کودک
پسر خوشگلم امروز 14 دی اولین روزیه که مهد کودک میری . اصلا دوست نداشتم بفرستمت مهد.نمیدونم چرا میترسم و از مهد خوشم نمیاد.دوست ندارم کسی باهات بد حرف بزنه یا دعوات کنه.ولی چون واقعا خیییییییییییلی تنهایی و اصلا همبازی نداری یهویی تصمیم گرفتم بفرستمت مهد.واقعا یهووووویی شد.حتی واسه تنهایت می خواستم واست یه داداش یا آبجی بیارم ولی حتی یک درصدم به مهد کودک فکر نمی کردم. خلاصه شنبه 12 دی همسایه طبقه دوم ساختمانمون اومد جلو در خونمون و گفت قبض آب مارو اشتباهی پرداخت کرده منم مبلغ رو بهش دادم و پرسیدم بچه داره؟ مهد میره؟کجا میره؟ و. . . . . اونم گفت که دخترش رو مهد قرآن میبره و قرار شد ماهم باهاش بریم و من ا...